سما جون سما جون ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره
زهرا جون زهرا جون ، تا این لحظه: 20 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

روزمره های دخترانم

روزهای ما ...

این روزها حسابی درگیر نی نی جدید بودیم یه ده روزی در تهران و بعد سه شنبه اومدیم تی بی اس ....خاله جون و نی نی و بقیه هم که یکشنبه اومدن با پرواز ... خدا رو شکر که نی نی تمام طول پرواز مشکل خاصی نداشته و همه چیز خوب پیش رفته رفتم فرودگاه دنبالشون حسابی دلم واسش تنگ شده بود ... از اون روز هم مشغول دید و بازدید از نی نی که ما هم میریم واسه کمک ... امروز با آقا جان بردیمش مرکز واسه تست مجدد  تیروئیدش فداش بشم که کلی گریه کرد از دست این افراد بی مسئولیت پایتخت کشور ... امان ... قد و وزنش هم خوب بود 3،500 وزن ... قد 53 و دور سر 36،5 ... امروز 14 امین روز تولد رایان جون گذشت اما هنوز نافش نیافتاده ): بی صبرانه منتظر اینم ببرمش حموم ... اما ا...
29 مرداد 1392

رایان گل من

سلام عزیز خاله  خوش اومدی به این دنیای خاکی عزیزم ... بالاخره سه شنبه 6/25 عصر نی نی چشم به این دنیا گشود ...غرق در شادی شدیم و باشد که قدمش مایه خیر باشد برای همه ...    امروز احساس کردم یکم زردی خاله جون ؛  واسه همین بردیم ات بیمارستان و چک شدی خدا رو شکر 11 بود و عمو جلال گفتن خوبه واست قطره بیلی ناستر گرفتیم ایشالا که برطرف بشه    دوستت دارم خیلی گل من 
19 مرداد 1392

پايان انتظار به اميد خدا

سلام کوچول خاله      دیروز با پرواز اومدیم پیشت.....هنوز وجود نازنینت زمینی نشده قراره فردا بریم با مامانی بیمارستان  تا شما خونجولویداشتنی بیای تو بغلمون ... دوست دارم و بی صبرانه منتظر دیدارت هستیم
14 مرداد 1392

تصمیم ...

  خاله جون زنگ زد ، رفته پیش دکترش شاید جمعه شاید یکشنبه بریممممممممم ... به امید خدا ... شکرتتت
9 مرداد 1392

احیا...

   شب زنده داری ...با خدا بودن ... برای خدا بودن ... و من مانده ام  !!!! بوی خدا ...
6 مرداد 1392

انتظار ...

شکر خدا همه چی آرومه و ما هم مشغول تحمل گرماهای تی بی اس !! این روزها حسابی گرم شده طوری که بیرون رفتن حتی در شب هم غیر قابل تحمله منتظر خبر خاله جونیم واسه اومدن نی نی ... امیدوارم همه چی به خوبی پیش بره شکرت خدای مهربون به خاطر همه بزرگی هات و مهربونی ات
2 مرداد 1392
1